* یا باطِناً فی ظُهوُرِهِ *



 یا أیّها الّذینَ آمَنوُا إذا نودِیَ للصّلاةِ مِن یَومِ الجُمُعَةِ فاسعوا إلی ذِکرِ الله وَ ذَروُا البَیعِ

___________________

و یومُ الجمعِ یومُ الوصلِ

و الصّلاة إتّصال إلیک

و أنتَ ذِکرُ الله

و البیعُ غیرُک


 أینَ الحبیبُ الّذی یُجابُ إذا دَعی

 کی این شب ظلمانی ب پایان می رسد؟

شبهای بی تو

شبهای تاریک اند.

شبهای تاریک،

شبهای ترس و

شبهای تهدید.

تو ماه منی.

با تو شبها، همه روزند و

با تو هول و هراسی نیست.

مرد عاشقانه هایم


{ یا أدمُ اسکُن أنتَ وَ زوجُک الجنّة }

یاد ایامی ک من بودم، تو بودی و بهشت.

{ قال اهبِطا منها جمیعاً }

از آن پس جدایی بود و درد و غم عشق.

بی تو اما.

بهشت هم معنا ندارد،

ای مرد عاشقانه هایم.




با تو آغاز می کنم

ک عشقت سرآغاز وجودم شد.


  أینَ السّبب المُتَّصِلِ بینَ الأرضِ وَ السّماء 

ب یاد رکوع و سجودت

ب یاد نمازهای خوبت

ب یاد شکوه مناجات تو

ک من با تو در اوج بودم و آسمانها

ب یاد قامت ایستاده ی تو

قائم من

مرا هم بپا دار.

قیامم، تویی

رکوعم تویی

سجودم تویی

تو حبل متین اتصال منی

تو بند رصین من و آن خدایی ک یکتا و بی بدیل است.

مرا همقدم با خودت ساز.

و با خود ببر همنشین ملائک نمای ای حضرت میم.

مرد عاشقانه هایم


  وَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ أسوةٌ حَسَنَةٌ 

کاش تا بدین حد خوب نبودی.

کاش انقدر مهربانی با من ِ خسته ی تشنه، نمی کردی.

کاش آن همه عشق را ب پایم نمی ریختی.

کاش این همه خاطرات خوب از تو نداشتم.

ای آقای خوبیها.

مهربان من.

زیبای بی چون و چرا.

کاش انقدر زیبایی و جمالت را نمی دیدم.

تو چه کردی با دل من؟

ک چنین شیفته و عاشقم کردی

ک هجرانت بسی تلخ است.

نرو ک بی تو هر قدم نمی شود بغیر غم، تقدیرم

نیمه ی دیگرم

تمام عشق و باورم

اگر من از تو بگذرم، می میرم.

آقای من

ای حضرت میم.

مرد عاشقانه هایم.

تو چرا هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری؟

یک شهر را دیوانه ی زیبایی ات کردی.

عاشق توأم

و مگر می شود اینهمه مهر و وفای تو را از یاد برد؟

آقای من

تکیه گاه من

آرزوی من

ب انتظار تو می مانم

می مانم


 آه از این اشکها

آه از این غربت

آه از این فرقت

آه از این تنهایی مرگ آور من


مهربانم

تو رفتی و من سخت شکستم.

بی تو تنهاترینم.

بی تو آیه است و سرزنشها و منّتها.

بی تو هراس است و اندوه.

بی تو آیه در التهاب است.

بی تو آیه در بلاست، مبتلاست.

تو رفتی و من ماندم و چشم ب راهی.

 در نبودت منم و انتظار.

منم و جدایی.

منم و درد فراق.

تو ک رفتی، وصلی دگر نیست؛ همه فُرقت است و جدایی.

با رفتنت ندایی شنیدم ک می گفت:

 ✨ ذَرنی وَ مَن خَلَقتُ وَحیداً 

و او مرا تنها آفریده بود؛ ک تقدیر من تنهایی است.

عشق من،

بدان، از آن لحظه ک رفتی، تمام لحظه هایم، شب اند و تاریک.

می ترسم از این آدمکها.

ای مرد عاشقانه هایم،

حضرت میم،

برگرد



تو با قلب ویرانه ی من چه کردی؟

چشمهای مهربانت

قلم نورانی عشق بود ک بر لوح قلب من عاشقانه ها را حک نمود.

 ✨  ن * وَ القلمِ و ما یَسطُرونَ 

تمام مهر و تمامیت عشق و رأفت را ب قلبم هدیه کردی، حضرت میم.

چگونه نوشتی سطر سطر عشق را؟

ای جان آیه ب قربان آن نگاه اعجاز انگیز تو

ک مسحور و مدهوش نمودی و رفتی.

آیه ای بودی پر از معنا ک بر قلب این آیه نازل شدی،

  إنّا أنزلناه فی لیلةٍ مُبارَکَة 

و قلبم سراسر وجود تو شد.

تو بر لوح قلبم چه حک کردی ای مرد عاشقانه هایم؟

چه نوشتی ک هربار ک قرائتش می کنم چنگ بر دل ریش من می زند؟

 وَ أعیُنَهُم تَفیضُ مِنَ الدَّمعِ حَزَناً 

کجایی تو ای عشق؟

آسمان من،

ابر من،

ک بر زمین تشنه ی کویری این تن پر حرارت باریدی و حسرت چشمه های جاری لطف و مهرت را برای همیشه بر وجودم گذاشتی.

خشکیده ام بیا.

تفتیده ام بیا

  عشق بی پایان من.


من ساده و صادق و بکر و بی ریا، در دامن تو

آرام همچون نسیمی در تن تو،

بال پرواز بودی و من در اوج عشق،

ای حضرت میم،

مرد عاشقانه هایم

چکنم با تن تبدار و شرری در دل،

پر ز خواهش

من تو را می طلبم ای همه ی ناز و نیازم.

پوششی بر تن من باش.

ک عریانی این جلوه و این جذبه ی مسحور سزای همه ی پر ز هوس نیست.

یوسف من،

تو مرا باش. 

بال پرواز من و اوج رهیدنهایم.

✨ یا آدم اسکُن أنتَ وَ زوجُکَ الجَنَّةَ فکُلا منها حیثُ شِئتُم رغداً 




 هُوَ الّذی خَلَقَکُم مِن نفسٍ واحدةٍ وَ خَلَقَ مِنها زَوجَها 


و فخر من این بود ک شدم بانوی تو، همراز تو، همدم تو.

و نهایت عشق تو در چیدن من بود.

ک قلب عاشقم را تو برگزیدی و ب قلب پاک خودت پیوند زدی.

ک تو بهترین بودی؛

زیباترین؛

خوب ترین؛

کاش می داشتمت، هر آن و هر لحظه.

کاش هر آن و هر لحظه با تو بودم.

کاش هر آن و هر لحظه در آغوش تو می غنودم.

کاش و ای کاش.

ب یادتم، به یادمی آیا؟

ای حضرت میم.

ای عشق برترینم.

آیه هر لحظه تو را می خواند و هر آن و هر دم ب ذکر تو مشغول است.

 واذکُر رَبّک کثیراً 




✨ یا أیّها الّذینَ آمَنوُا إذا نودِیَ للصّلاةِ مِن یَومِ الجُمُعَةِ فاسعوا إلی ذِکرِ الله وَ ذَروُا البَیعِ ✨

___________________

و یومُ الجمعِ یومُ الوصلِ

و الصّلاة إتّصال إلیک

و أنتَ ذِکرُ الله

و البیعُ غیرُک


 یا أدمُ اسکُن أنتَ وَ زوجُک الجنّة 

یاد ایامی ک من بودم، تو بودی و بهشت.

 قال اهبِطا منها جمیعاً 

از آن پس جدایی بود و درد و غم عشق.

بی تو اما.

بهشت هم معنا ندارد،

ای مرد عاشقانه هایم.




تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

شرکت طراوت سبز باران تیم بازی پابجی موبایل! the B U R N I N G C R U S A D E Shannon نوشته های مفید ماکان دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. Jamie schneider altivar telemechanique تعمیرات تخصصی اینورتر و درایو اشنایدر تله مکانیک Life without limits Maria